دانلود موسوعة سوال و جواب (  دائرة المعارف 7 جلدی مصور )

دانلود موسوعة سوال و جواب (  دائرة المعارف 7 جلدی مصور )

موسوعة سوال و جواب

موسوعة سوال و جواب دائرة المعارف 7 جلدی است که هر جلد موضوع خاصی را مورد بررسی قرار داده است.

ویژگی این دائرة المعارف مصور این است که در صفحاتی اندک(هر جلد در حدود 36صفحه) اطلاعات مفید و با ارزشی را ارائه می کند و سرشار از مفردات و مصطلحات علمی به زبان عربی است.

مخصوصا اگر بخواهید متون تخصصی و نیمه تخصصی علمی را از فارسی به عربی ترجمه کنید.این موسوعه کمک خوبی می تونه به شما بکنه.

 در فایل هایی که برای دانلود گذاشته شده،  این نکته در نظر گرفته شده است که کیفیت فدای حجم کم نشود. به همین خاطر حجم فایل ها کمی بالاست.

 لینک های دانلود مستقیم و از سرور پرشین گیگ است.

عالم الديناصورات/۱۴ مگابایت

العلوم والتكنولوجيا/۱۲.۵ مگابایت

حول العالم/۱۳.۵ مگابایت

جسم الانسان/۱۰ مگابایت

كوكب الأرض/۲۵ مگابایت

الكون/۱۱ مگابایت

تاريخ العالم/۱۲.۵ مگابایت

منقول از : عربی مدیا مرجع فیلم به زبان عربی

دانلود مجموعه کارتون عربی القصص القصیرة (داستانهای کوتاه عربی) کارتونی مناسب برای سطوح مقدماتی

کارتون القصص القصیره به دلیل ساده و روان بودن جملات و واژه ها برای کار آموزشی و استفاده در لابراتوار زبان بویژه در ترمهای نخست بسیار مفیده. یکی از کارهایی که میشه با کارتونهای داستانی کرد اینه که علاوه بر نوشتن متن فیلم و در آوردن کلمات جدید از فرهنگ لغت عربی میشه خلاصه داستان اونها رو نوشت یا اینکه پس از دیدن داستانهای اون رو برای همدیگه تعریف کرد تا مهارت های مختلف نوشتاری و گفتاری و.... تقویت بشه.
ده قسمت از این کارتون رو می تونید از لینکهای زیر دانلود کنید. برای هر قسمت دو لینک گذاشته شده است.برای اجرای کامل فایلها به کدک با برنامه ریل نیاز دارید که از سمت راست سایت قابل دانلوده
لینکهای دانلود از پرشین گیگ:
برای دانلود از دانلود منجر استفاده کنید یا روی لینک کلیک راست زده و سیو را بزنید.

ادامه نوشته

اینطور نیست که مادرم همیشه راست بگوید!!!!مادرم هشت بار به من دروغ گفت:

این هم ترجمه ی داستان پست قبلی که قولش را داده بودم:

اینطور نیست که مادرم همیشه راست بگوید!!!!

مادرم هشت بار به من دروغ گفت:

داستان از زمان تولّدم شروع میشود. تنها فرزند خانواده ای سخت فقیرو تهیدست بودم
هیچ وقت غذا به اندازه ی کافی نداشتیم. روزی قدری برنج به دست آوردیم تا بخوریم ورفع گرسنگی کنیم. مادرم سهم خودش را هم به من می داد، ودر حالی که از بشقاب خودش به درون بشقاب من برنج می ریخت می گفت:

"دلبندم این برنج را بخور، من گرسنه نیستم." و این اوّلین دروغی بود که به من گفت.

وقتی که قدری بزرگتر شدم. مادرم کارهای منزل را تمام میکرد و بعد برای صید ماهی به نهر کوچکی که در کنار منزلمان بود می‏ رفت. مادرم دوست داشت (امید داشت ) من ماهی بخورم تا رشد و نموّ خوبی داشته باشم. یک دفعه توانست به فضل خداوند دو ماهی صید کند. به سرعت به خانه بازگشت و غذا را آماده کرد و دو ماهی را جلوی من گذاشت. شروع به خوردن ماهی کردم وکم کم اوّلی را تدریجاً خوردم.

مادرم ذرّات گوشتی را که به استخوان و تیغ ماهی چسبیده بود جدا میکرد و میخورد؛ دلم شاد بود که او هم مشغول خوردن است. ماهی دوم را جلوی او گذاشتم تا میل کند. امّا آن را فوراً به من برگرداند و گفت:"بخور فرزندم؛ این ماهی را هم بخور؛ مگر نمیدانی که من ماهی دوست ندارم؟" و این دروغ دومی بود که مادرم به من گفت.

ادامه نوشته

ليس دائما ً: تقول أمي الحقيقة !!.. ثماني مرات : كذبت أمي عليّ !!!...

ليس دائما ً: تقول أمي الحقيقة !!..
ثماني مرات : كذبت أمي عليّ !!!...

تبدأ القصة عند ولادتي ، فكنت الابن الوحيد في أسرة شديدة الفقر
فلم يكن لدينا من الطعام ما يكفينا ....
وإذا وجدنا في يوم من الأيام بعضا ًمن الأرز لنأكله ويسد جوعنا :
كانت أمي تعطيني نصيبها .. وبينما كانت تحوِّل الأرز من طبقها إلىطبقي كانت تقول : يا ولدي تناول هذا الأرز ، فأنا لست جائعة ..
وكانت هذه كذبتها الأولى
وعندما كبرت أنا شيئا قليلا كانت أمي تنتهي من شئون المنزل وتذهب للصيد في نهر صغير بجوار منزلنا ، وكان عندها أمل أن أتناول سمكة قد تساعدني على أن أتغذى وأنمو ، وفي مرة من المرات استطاعت بفضل الله أن تصطاد سمكتين ، أسرعت إلى البيت وأعدت الغذاء ووضعت السمكتين أمامي فبدأت أنا أتناول السمكة الأولى شيئا فشيئا ، وكانت أمي تناول ما يتبقى من اللحم حول العظام والشوك ، فاهتز قلبي لذلك ،وضعت السمكة الأخرى أمامها لتأكلها ، فأعادتها أمامي فورا وقالت :
يا ولدي تناول هذه السمكة أيضا ، ألا تعرف أني لا أحب السمك ..
وكانت هذه كذبتها الثانية

ادامه نوشته

ميراث لايُنسى

تعریب قصه ی کوتاه پست قبلی که استاد اسدی( مدیرانجمن مکالمه عربی ) زحمتش را کشیده اند :
سلام

داستان جالبی بود

این رستوران چقدر شبیه یکی از شرکتهای ارائه دهنده خدمات تلفن همراهه!

من تعریبش کردم ولی برای کم شدن متعلقات و کم تکلف بودن اندکی دخل و تصرف کردم:
ميراث لايُنسى
كتب أحد مطاعم الطرق على مدخله بخط کبیر:
تناول وجباتك المفضلة في هذا المطعم على حساب حفيدك!
لمح سائق هذه اللوحة فأركن سيارته فورا. دخل المطعم وطلب أصنافا متنوعة من الأطعمة للغداء وأكلها بهناء. وبعد الانتهاء من الأكل نزّل رأسه ومشى نحو الباب ليخرج من المطعم وإذا بالنادل ظهر أمامه بفاتورة طويلة فقال الرجل مستغربا: ألم تقولوا إن حفيدي سيدفع الحساب؟ ابتسم النادل وقال: بلى يا سيدي، سنأخذ ثمن طعامك من حفيدك ولكن هذه الفاتورة للمرحوم جدك.
مليون قلم
Wink
با خط درشت: بخط کبیر
سرش را پایین انداخت: نزّل رأسه، أطرق رأسه ( ولی غالبا برای اندوه و شرمندگی یا حیرت و امثال آن استفاده می شود)
دمتم سالمین غانمین

// قصة الوالي و أهل القرية //قصه مصوره

ادامه نوشته

ضع الكأس........... واسترح قليلاً

ضع الكأس........... واسترح قليلاً
في يوم من الأيام كان محاضر يلقي محاضرة عن التحكم بضغوط وأعباء الحياة لطلابه فرفع كأسا من الماء وسأل المستمعين ما هو في اعتقادكم وزن هذا الكأس من الماء؟ الإجابات كانت تتراوح بين 50 جم إلى 500 جم.
]فأجاب المحاضر: لا يهم الوزن المطلق لهذا الكأس!!! فالوزن هنا يعتمد على المدة التي أظل ممسكا فيها هذا الكأس فلو رفعته لمدة دقيقة لن يحدث شيء ولو حملته لمدة ساعة فسأشعر بألم في يدي ولكن لو حملته لمدة يوم فستستدعون سيارة إسعاف الكأس له نفس الوزن تماما، ولكن كلما طالت مدة حملي له كلما زاد وزنه.

فلو حملنا مشاكلنا وأعباء حياتنا في جميع الأوقات فسيأتي الوقت الذي لن نستطيع فيه المواصلة، فالأعباء سيتزايد ثقلها.

فما يجب علينا فعله هو أن نضع الكأس ونرتاح قليلا قبل أن نرفعه مرة أخرى.

فيجب علينا أن نضع أعبائنا بين الحين والأخر لنتمكن من إعادة النشاط ومواصلة حملها مرة أخرى. فعندما تعود من العمل يجب أن تضع أعباء ومشاكل العمل ولا تأخذها معك إلى البيت. (لأنها ستكون بانتظارك غدا وتستطيع حملها)
منقول من : http://aa-dd.blogfa.com/
--------------------------------------
برای دیدن معادل فارسی این حکایت روی عنوان ذیل کلیک کنید :

             (لطفاً قبل از تحویل سال لیوان را زمین بگذارید!!! )

پنج متن کوتاه فارسی و تعریب آن:

درويش و دخترك:
زاهدی و درویشی که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از دیاری به دیار دیگر سفر می کردند، سر راه خود دختری را دیدند در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد. وقتی آن دو نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آن ها تقاضای کمک کرد. درویش بی درنگ دخترک رابرداشت و از رودخانه گذراند.
دخترک رفت و آن دو به راه خود ادامه دادند. در همین هنگام زاهد که ساعت ها سکوت کرده بود خطاب به همراه خود گفت:. تماس با جنس لطیف برخلاف عقاید و مقررات مکتب ماست. در صورتی که تو دخترک را بغل کردی و از رودخانه عبور دادی.» درویش با خونسردی جواب داد: « من دخترک را همان جا رها کردم ولی تو هنوز به آن چسبیده ای و رهایش نمی کنی.

درویش و فتاة
کان في قديم الأيام درويش قضی عمره في تهذيب الأخلاق والسلوک العرفاني وکان له صديق زاهد يسافر معه من بلد إلی آخر. ذات يوم رأيا في الطريق فتاة واقفة أمام النهر وکانت مترددة في العبور منه. لما اقترب الصديقان إلی النهر طلبت منهما المساعدة فأخذها الدرويش بلاتردد ومررها من النهر.
ذهبت الفتاة واستمر الصديقان في السير. في هذا الحين تکلم الزاهد بعد أن کان ساکتا لعدة ساعات، فقال لصاحبه: مس الجنس اللطيف ليس من عقيدتنا ويخالف قوانين مدرستنا ولکنک أخذت الفتاة ومررتها من النهر. فأجاب الدرويش برباطة الجأش: أنا ترکت الفتاة في المکان نفسه ولکنک ممسک بها إلی الأن ولم تترکها بعد.

ادامه نوشته

100 داستان کوتاه تاثیر گذار = مئة قصّة قصيرة و مؤثرة

  • عنوان کتاب:

    100 داستان کوتاه تاثیر گذار

  • نویسنده: سید عماد رضوی
  • فرمت: PDF
  • ارسال کننده: razavioo@gmail.com
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 32
  • تاریخ درج: 25/7/1389
  • توضیحات:

    در این کتاب سعی شده تا بهترین داستان های کوتاه در یک کتاب جمع آوری شود.

در کنار دوست

زنى که هميشه بسم الله الرحمن الرحيم مي گفت و شیطان و نمازگزار


زنى که هميشه بسم الله الرحمن الرحيم مي گفت

در تحفةالاخوان حکايت شده است که مردى منافق زن مؤمنى داشت که در تمام امور خود به اسم بارى تعالى مدد مي جست و در هر کار «بسم الله الرحمن الرحيم» مي گفت و شوهرش از توسل و اعتقاد او به بسم الله بسيار خشمناک مي شد و از منع او چاره نداشت تا آنکه روزى کيسه کوچکى از زر را به آن زن داد و گفت او را نگاه بدارد! زن کيسه را گرفت و گفت: «بسم الله الرحمن الرحيم» آن را در پارچه اى پيچيد وگفت: «بسم الله الرحمن الرحيم» و آن را در مکانى پنهان نمود و بسم الله گفت.فرداى آن روز شوهرش کيسه را سرقت نمود و به دريا انداخت تا آنکه او را بى اعتقاد و شرمنده کند.پس از انداختن کيسه در دريا به دکان خود نشست و در بين روز صيادى دو ماهى آورد که بفروشد.مرد منافق آن دو ماهى را خريد و به منزل خود فرستاد که آن زن غذايى از براى شب او طبخ کند.چون زن شکم يکى از آن ماهيان را پاره نمود کيسه را در ميان شکم او ديد! بسم الله گفت و آن را برداشت و در مکان اوّل گذاشت.چون شب شد و شوهرش به منزل آمد زن ماهيان بريان را نزد او حاضر ساخته، تناول نمودند.آنگاه مرد گفت: کيسه زر را که نزدت به امانت گذاشتم بياور.آن زن برخاسته، «بسم الله الرحمن الرحيم» گفت و آن را در پيش شوهرش گذاشت.شوهرش از مشاهده کيسه بسيار تعجب نموده و سجده الهى را به جاى آورد و از جمله مؤمنان  گردید.

ادامه نوشته

دانلود نرم افزار چند رسانه ای داستانهای پیامبران به زبان عربی (داستان های صوتی تصویری عربی همراه با

دانلود نرم افزار چند رسانه ای داستان های پیامبران به زبان عربی (داستان های صوتی تصویری عربی همراه با متن)

مجموعه ای بسیار عالی از داستان های پیامبران به زبان عربی روان و ساده و همراه با تصاویری جذاب و متن هر کدام از داستان ها.
استفاده از این نرم افزار را به همه علاقه مندان به زبان عربی به ویژه کسانی که سطحشان متوسط یا پایین تر است توصیه می کنم. حجم این نرم افزار بیش از 400 مگابایت است ولی پس از فشرده سازی تبدیل به 220 مگابایت کاهش پیدا کرده و برای سهولت دانلود به 3 قسمت 70 مگابایتی و یک فایل 10 مگابایتی تقسیم شده است. فایلها در سایت مدیا فایر آپلود شده است که دانلود از آن بسیار راحت و سریع می باشد.
برای دیدن تصاویر بیشتری از محیط این برنامه و دانلود آن لطفاً به ادامه مطلب بروید...
ادامه نوشته

تعرف على معلومات خاصة بالطفل

تعرف على معلومات خاصة بالطفل ( من موقع طفلي )

فلاش ( أجمل الشهور )


فلاش ( شهر الصیام)


داستان كوتاه/ آيا توهم رفتنی هستی؟

داستان كوتاه/ آيا توهم رفتنی هستی؟ چاپ ارسال به رفقا
۰۶ مرداد ۱۳۸۹
اومد پیشم. حالش خیلی عجیب بود. فهمیدم با بقیه فرق میکنه.

گفت :حاج آقا دوتا سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه

گفتم :چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم

گفت: من رفتنی ام

گفتم: یعنی چی؟

گفت: دارم میمیرم

گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟

گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد

گفتم: خدا کریمه، انشاله که بهت سلامتی میده

با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم خدا کریم نیست؟

فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گول مالید سرش

گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟

گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم

کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن

تا اینکه یه روز ............
ادامه نوشته

الأبكم الفصيح(هذه من عجائب القصص، ولولا أن صاحبها كتبها لي بنفسه، ما ظننت أن تحدث.)

الأبكم الفصيح


هذه من عجائب القصص، ولولا أن صاحبها كتبها لي بنفسه، ما ظننت أن تحدث. يقول صاحب القصة، وهو من أهل المدينة النبوية: أنا شاب في السابعة والثلاثين من عمري، متزوج، ولي أولاد. ارتكبتُ كل ما حرم الله من الموبقات. أما الصلاة فكنت لا أؤديها مع الجماعة إلا في المناسبات فقط مجاملة للآخرين، والسبب أني كنت أصاحب الأشرار والمشعوذين، فكان الشيطان ملازماً لي في أكثر الأوقات.

كان لي ولد في السابعة من عمره، اسمه مروان، أصم أبكم، لكنه كان قد رضع الإيمان من ثدي أمه المؤمنة.

كنت ذات ليلة أنا و ابني مروان في البيت، كنت أخطط ماذا سأفعل أنا والأصحاب، وأين سنذهب. كان الوقت بعد صلاة المغرب، فإذا ابني مروان يكلمني (بالإشارات المفهومة بيني وبينه) ويشير لي: لماذا يا أبتِ لا تصلي؟! ثم أخذ يرفع يده إلى السماء، ويهددني بأن الله يراك. وكان ابني في بعض الأحيان يراني وأنا أفعل بعض المنكرات، فتعجبتُ من قوله. وأخذ ابني يبكي أمامي، فأخذته إلى جانبي لكنه هرب مني، وبعد فترة قصيرة ذهب إلى صنبور الماء وتوضأ، وكان لا يحسن الوضوء لكنه تعلم ذلك من أمه التي كانت تنصحني كثيراً ولكن دون فائدة، وكانت من حفظة كتاب الله. ثم دخل عليّ ابني الأصم الأبكم، وأشار إليّ أن انتظر قليلاً…فإذا به يصلي أمامي، ثم قام بعد ذلك و أحضر المصحف الشريف ووضعه أمامه وفتحه مباشرة دون أن يقلب الأوراق، ووضع إصبعه على هذه الآية من سورة مريم: { يا أبت إني أخاف أن يمسَّـك عذاب من الرحمن فتكون للشيطان وليّــاً}

ثم أجهش بالبكاء، وبكيت معه طويلاً، فقام ومسح الدمع من عيني، ثم قبل رأسي ويدي، وقال لي بالإشارة المتبادلة بيني وبينه ما معناه: صلِّ يا والدي قبل أن توضع في التراب، وتكون رهين العذاب...
ادامه نوشته

دانلود رایگان کتاب داستانهای شیرین بهلول دانا

  • عنوان کتاب:

    داستانهای شیرین بهلول دانا

  • فرمت: PDF
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 34
  • تاریخ درج: 17/4/1389

فلاشات تعلیمیة


تعليم سورة الإخلاص
تاريخ الإضافة : 2010-05-22
عدد الزوار : 1972 زائر
محمد خير البشر
تاريخ الإضافة : 2010-03-17
عدد الزوار : 3870 زائر
الفصول الأربعة
تاريخ الإضافة : 2010-03-08
عدد الزوار : 3446 زائر
غرد يا شبل الإيمان
تاريخ الإضافة : 2010-02-04
عدد الزوار : 5907 زائر
مدرسة القرآن
تاريخ الإضافة : 2010-01-19
عدد الزوار : 5666 زائر
لبيك وسعديك (للأطفال)
تاريخ الإضافة : 2009-11-27
عدد الزوار : 3434 زائر

 اغنیة الحروف العربیة = آموزش الفبای عربی با سرود

اغنیة الحروف العربیة= آموزش الفبای عربی با سرود
برای شنیدن سرود لطفاً روی تصویر ذیل کلیک کنید :

داستان کوتاه وزیبای صورتحساب مادر!


کاربر گرامی ؛ اگر برای اولین باراست که به این وب آموزشی مراجعه نموده اید برای دسترسی سریع تر به مقصودتان بهتر است :
در منوی سمت راست صفحه ازستون " موضوعات " مطلب مورد نظرتان را انتخاب نمائید
و یا با تایپ کلمه ی مورد نظر در جستجوگر
سمت چپ وب که  ذیل صلوات خوان خودکار آمده ؛ به مطلب مورد نظرتان برسید .
 با سپاس از دیدارتان " شذرات "



شبی پسرک یک برگ کاغذ به مادرش داد . مادر آن را گرفت و با صدای بلند خواند:
او با خط بچگانه نوشته بود:
کوتاه کردن چمن باغچه : ۵ دلار
مرتب کردن اتاق خوابم : ۱ دلار
بیرون بردن زباله ها : ۲دلار
نمره ی ریاضی خوبی که گرفتم : ۶ دلار
جمع بدهی شما به من : ۱۴دلار
مادر به چشمان منتظر پسر نگاهی کرد.لحظه ای خاطراتش را مرور کرد.سپس قلم را برداشت و پشت برگه ی صورتحساب نوشت:
بابت سختی ۹ ماه بارداری که در وجودم رشد کردی : هیچ
بابت تمام شب هایی که بر بالینت نشستم و برایت دعا کردم : هیچ
بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی : هیچ
بابت غذا نظاقت تو و اسباب بازی هایت : هیچ
و اگر تمام اینها را جمع بزنی خواهی دید که هزینه ی عشق واقعی من به تو هیچ است.وقتی پسرک آنچه را که مادرش نوشته بود خواند با چشمان پر از اشک به چشمان مادر نگاه کرد و گفت:
مامان دوستت دارم
آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت : قبلآ به طور کامل پرداخت شده...!

منبع : یادداشت های یک دانشجو

دانلود مجموعه کارتون عربی قصص الأنبيا (داستان پیامبران) تولید کشور مصر


حضرت آدم عليه السلام
http://www.egyptfiles.com/download.p...e63a6bc365747c
حضرت يعقوب عليه السلام
http://www.egyptfiles.com/download.p...0968dab14de395

ادامه نوشته

یک حکایت کوتاه (قصة قصيرةمؤثرة جداً ) از زبان دو راوی( فارسی و عربی )

"این حکایت را در این صفحه به زبان فارسی به نقل از وب داستان و حکایت بخوانید و در ادامه ی مطلب این حکایت را به نقل از یک سایت عربی بخوانید و در بخش نظرات برداشت باارزشتان را از مقایسه ی  آن دو به ما هدیه نمائیید ":

اميد

در بیمارستانی، دو مرد در یک اتاق بستری بودند. مرد کنار پنجره به خاطر بیماری ریوی بعد از ظهرها یک ساعت در تخت می نشست تا مایعات داخل ریه اش خارج شود. اما دومی باید طاق باز می خوابید و اجازه نشستن نداشت.آن دو ساعتها در مورد همسر، خانوادههایشان، شغل، تفریحات و خاطرات دوران سربازی صحبت می کردند. بعد از ظهرها مرد اول در تخت می نشست و روی خود را به پنجره می کرد و هر آنچه را که می دید برای دیگری توصیف می کرد. در آن حال بیمار دوم چشمان خود را می بست و تمام جزئیات دنیای بیرون را پیش روی خود مجسم می کرد.

او با این کار جان تازه ای می گرفت، چرا که دنیای بی روح و کسالت بار او با تکاپو و شور و نشاط فضای بیرون پنجره رنگ زندگی می گرفت.


أحب الأعمال إلى الله ..قصة مؤثرة جداً



في أحد المستشفيات يرقد مريضان هرمان في غرفة واحدة كلاهما مصاب بمرضٍ عضال.أحدهما كان مسموحاً له بالجلوس في سريره لمدة ساعة يوميا بعد العصر. ولحسن حظه فقد كان سريره بجانب النافذة الوحيدة في الغرفة. أما الآخر فكان عليه أن يبقى مستلقياً على ظهره طوال اليوم..كان المريضان يقضيان وقتهما في الكلام، دون أن يرى أحدهما الآخر، لأن كلاً منهما كان مستلقياً على ظهره ناظراً إلى السقف..تحدثا عن أهليهما، وعن بيتيهما، وعن حياتهما، وعن كل شيء.!!
وفي كل يوم بعد العصر، كان الأول يجلس في سريره حسب أوامر الطبيب، وينظر في النافذة، ويصف لصاحبه العالم الخارجي. وكان الآخر....
ادامه نوشته

دانلود کارتون های عربی اسلامی شبکه فجر



شبکه ماهواره ای فجر
کارتونهای اسلامی



أدب الــزيارة
http://ia341333.us.archive.org/0/items/AdabAz-ziyarah/01AdabAz-ziyarah.gif
http://www.archive.org/details/AdabAz-ziyarah
أكــل مـــال اليـــتـــيم
http://ia341317.us.archive.org/2/items/AkluMalAl-yatim/02AkluMalAl-yatim.gif
http://www.archive.org/details/AkluMalAl-yatim

ادامه نوشته

دانلود 35 قسمت ازکارتون عربی "أنا و أخي" (دارای دیالوگ های عربی فصیح)


این کارتون داستانی جذاب در مورد زندگی دو برادر است که مادرشان را از دست داده و با پدرشان زندگی می کنند، و اینکه چگونه در برابر مشکلات بی مادری استقامت می کنند. البته داستان کارتون خالی از طنز هم نیست.
این مجموعه ساخت کشور ژاپن بوده و 35 قسمت است. حجم هر قسمت هم حدود 28 مگابایت است و در سرور فورشارد آپلود گردیده است.
توجه> در صورتیکه بعد از کلیک وارد صفحه ای به زبان عربی شدید، منتظر تمام شدن شمارش معکوس شده و سپس روی عبارتی که به رنگ آبی نوشته شده کلیک کنید.

ادامه نوشته

دانلود کتاب داستان های هزار و یک شب = تحمیل کتاب قصص ألف لیلة و لیلة

  • عنوان کتاب:

    داستان های هزار و یک شب

  • فرمت: PDF
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 100
  • تاریخ درج: 23/2/1389
  • توضیحات:

    هزار و یک‌شب نام کتابی است که مجموعهٔ داستانهای افسانه‌ای قدیمی را در برداشته و به زبان‌های متعددی منتشر شده‌است.
    اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد و داستان‌های آن را از ریشهٔ ایرانی دانسته‌اند که تحت تاثیر آثار هندی و عربی بوده‌است. اینکه داستان‌های هزار و یک شب مشخص و روشن باشند و تعداد آنها دقیقا هزار و یک باشد چندان واقعی به نظر نمی‌رسد. اما داستان‌های زیادی زیر نام هزار و یک شب نوشته شده‌است.

    دانلود در ادامه ی مطلب....

ادامه نوشته

محبوب ترین کارها نزد خداوند

محبوبترین کارها نزد خداوند

وقتی "أنس" نوجوان به بازار رسید، مؤذن داشت مردم را ندا می داد و به سوی نماز و رستگاری فرا می خواند.

انس می خواست دیگ بزرگی برای پخت غذا بخرد و مادرش سفارش کرده بود همین امروز برایش بیاورد. چون شدیداً به آن احتیاج داشت، به همین خاطر شتابان بطرف دکان عمو عبدالرحمن رفت تا دیگ مورد نظر را بخرد....

اما از دور عمو عبدالرحمن را دید که جلو در حجره ایستاده بود و می خواست در را ببندد. انس قدمهایش را تندتر کرد و از دور صدا زد : صبر کن عمو جان، دست نگهدار، در دکان را نبند. من از راه دوری آمده ام تا از شما دیگ بزرگی برای مادرم بخرم....

اما عمو عبدالرحمن توجهی به حرفهای انس نکرد و در حجره را بست. وقتی کارش تمام شد، انس را دید که نفس نفس زنان خود را به او رسانده بود. او همین طور که نفس نفس میزد گفت: عمو جان به شما گفتم دیگ بزرگی برای مادرم می خواهم، پس چرا در مغازه را بستی؟

ادامه نوشته

دانلود تیتراژ  ماجراهای سندباد (کارتون) به زبان اصلی (ژاپنی ) و ترجمه ی عربی آن

دانلود تیتراژ  ماجراهای سندباد (کارتون)

دانلود تیتراژ  ماجراهای سندباد (کارتون)

با استقبالی که شما بچه های تبیانی ( چه بچه های دیروز و چه بچه های امروز ) از تیتراژ کارتون باربا پاپا کردید ؛ تصمیم گرفتیم به تدریج تیتراژ کارتون ها و برنامه های تلویزیونی مورد علاقه شما رو در این بخش قرار بدیم .

ماجراهای سندباد رو که یادتون هست ؟ مطمئنم هم بچه های قدیمی و هم بچه های امروزی همگی به نحوی با این کارتون آشنا هستند و شخصیت های اصلی اون یعنی سندباد ؛ علی بابا ؛ علاءالدین و شیلا رو خیلی دوست دارند .

این کارتون که محصول معروف ترین شبکه تلویزیونی ژاپن هست در سراسر دنیا به نمایش دراومده و محبوبیت بین المللی داره . جالب اینجاست که بعضی از کشورها از جمله کشورهای عربی ؛ آلمان ؛ لهستان ؛ انگلیس و ... پس از دوبله این کارتون محبوب به زبان مادری خودشون ؛ تیتراژ این کارتون رو متناسب با آهنگش ترجمه و بازخوانی کردند .

در این مطلب برای شما علاقمندان عزیز تیتراژ این کارتون محبوب رو هم در نسخه اصلی ( ژاپنی ) و هم در  نسخه عربی قرار دادیم .

خوشحال میشیم که با درج نظرات خود در انتهای این مطلب پیشنهادات خودتون رو مطرح کنید تا اگر در توانمون باشه اونها رو اجرا کنیم .

 

دانلود تیتراژ کارتون ماجراهای سندباد به زبان اصلی (ژاپنی) حجم فایل : 43/6 مگابایت

پخش تیتراژ کارتون ماجراهای سندباد به زبان اصلی (ژاپنی)

 

دانلود تیتراژ کارتون ماجراهای سندباد به زبان عربی حجم فایل : 14/3 مگابایت

پخش تیتراژ کارتون ماجراهای سندباد به زبان عربی

 

تهیه : ریحانه فاطمی منبع : سایت تبیان

قصة قصیرة أعجبتني شدیداً :صفعـــتى هي الاجابــة !!!!!


کاربر گرامی ؛لطفاً این حکایت کوتاه را به دقت بخوانید :
رفـض شاب الذهاب الى المسجد ،وقـال لا أصــلي حتى تحضروا لي
شيـخـا يستطيع الإجـابة عــن أسئلتي الثلاث

أحضر الأهل أحد العلماء فسأل الشاب ماهي أسئلتك
!!قال الشاب : وهل تظن باستطاعتك الإجابة عليها
،عجز عنها أناس كثيرون قبلك
قال الشيخ : هات ما عندك ونحاول بعون الله وتوفيقه حلها
،،، قال الشاب : أسئلتي الثلاث هي

هل الله موجود فعلا ؟

و إذا كان كذلك ارني شكله ؟
ماهو القضاء والقدر؟
اذا كان الشيطان مخلوقا من نار..فلماذا يلقى فيها و هي لن تؤثر فيه ؟

وما ان انتهى الشاب من الكلام حتى قـام الشيخ

وصفعه صفعة قـويـة على وجهه جعلته يترنح من الألم

غـضب الشاب

وقال :لِمَ صفعتني ! هـل عجِزت عن الاجابة ؟


به نظر شما آیا شیخ
پاسخ مناسبی خواهد یافت ؟ و پاسخ های ایشان این جوان را قانع خواهد کرد ؟ آیا جوان با میل باطنی  در نماز جماعت شرکت خواهد داشت ؟
یا اینکه واقعاً از پاسخ به این پرسش ها درمانده است ؟


ادامه نوشته

دانلود رایگان 63 کتاب داستان رنگی از مجموعه کتابخانه سبز

دانلود دهها کتاب داستان عربی از مجموعه کتابخانه سبز (پی دی اف pdf ebook)

دانلود رایگان 63 کتاب داستان رنگی از مجموعه کتابخانه سبز
این مجموعه حاوی دهها کتاب قصه عربی به صورت پی دی اف است.
اگر می خواهید که خواندن این کتابها باعث تقویت عربیتان شود حتما باید کلمات جدید هر کتاب را استخراج کرده و تا جایی که می توانید کلمه ها و داستانها را حفظ کنید. تاثیر این روش در تقویت مهارتهای چهارگانه شما در عربی و بویژه نویسندگی باورنکردنی خواهد بود.

دانلود در ادامه مطلب

ادامه نوشته

الروایة العربية نشأتها وتطورها

نقرتين 

لعرض الصورة في صفحة مستقلة

الروایة العربية نشأتها وتطورها

١ آذار (مارس) ٢٠١٠بقلم ياسر حسيني


التمهید

قبل أن نتحدث عن موضوع الروایة ودراسة التحولات والتطورات التي یترتب علیها، یجدر بنا أن نصدر کلامنا حول القصة عندالعرب ونوضّح موضعنا من القصة.

«القصة أوالحکایة من أقدم الأنواع الأدبیة، وربّما سبقت الشعر؛ فإنسان منذکان، کان شغوفاً متطلعاً إلی معرفة الأحداث الإنسانیة… وأدرک الکتّاب هذه الحقیقة منذ القدم، فحکوا الحکایات ثمّ کتبوها وربّما أضافوإلیها شیئاً من خیالهم أورووا أحداثاً من صنع الخیال وحده، فأطفأوا بذلک عطشاً کان في الصدور.» [1]

ادامه نوشته

دانلود کارتون الأسد و الفأر (شیر و موش)  همراه با متن و توضیح معنای هر کلمه

کارتون الأسد و الفأر (شیر و موش) از جمله کارتونهای آموزشی است که برای نمایش در ترمهای ابتدائی کلاس مکالمه عربی انتخاب شده است. تصمیم دارم که هر از چندگاهی متن و توضح کلمات یکی از قسمتهای این مجموعه را نوشته و آنرا در وبلاگ قرار دهم چون جای خالی کارتون های مناسب برای مبتدیان را در وبلاگ احساس می کنم.
این کارتون، کوتاه و کم حجم است و به همین دلیل توصیه می کنم که آنرا بیش از ده بار مشاهده کنید و در صورت امکان جمله ها و کلمات موجود در آن را هم حفظ کنید. چون در غیر اینصورت تماشای فیلم تاثیر کمی در تقویت عربیتان خواهد داشت. ضمنا توصیه می کنم که اول فیلم را بدون نگاه کردن به متن 5 بار به دقت تماشا کنید تا مهارت شنیداریتون تقویت بشود.
منتظر قسمتهای بعدی این مجموعه باشید.
دانلود فیلم عربی و متن به طور یکجا از پرشین گیگ(دیگه بهانه نیارید که سرور دانلود نامناسبه!)

دانلود مستقیم / دانلود کارتون عربی و فیلم اموزشی عربی / دانلود فیلم آموزشی مکلمه عربی با متن / دانلود کارتون عربی برای مبتدیان / لابراتوار عربی /

تحميل كرتونة حماس المثيرة للضحك حول الجندي الصهيوني شاليط

رسالة القسام للمجتمع الصهيوني
تحميل كرتونة حماس المثيرة للضحك حول الجندي الصهيوني شاليط
أنتج المكتب الإعلامي المركزي لكتائب الشهيد عزالدين القسام كرتونة مثيرة للضحك حول الجندي الصهيوني يظهر فيها أبا شاليط يبحث عن ابنه و يسمع الوعود الكاذبة للمسؤولين الصهاينة بإطلاق سراح ولده ولكن في النهاية يشاهد جثمان ابنه في خياله

أفادت رحماء أن المكتب الإعلامي المركزي لكتائب الشهيد عزالدين القسام  أنتج كرتونة مثيرة للضحك حول الجندي الصهيوني يظهر فيها أبا شاليط يبحث عن ابنه و يسمع الوعود الكاذبة للمسؤولين الصهاينة بإطلاق سراحه ولكن في النهاية يشاهد جثمان ابنه في خياله

وأثّرت هذه الكرتونة علی معنويات الصهاينة سلبيا وأدت إلی زيادة التشاؤوم خاصة بين الجنود المحتلين.  مصدر : سایت رحماء

لتحميل الكرتونة اضغطوا علی الرابط التالي:

                                            

مشاهدة و تحمیل 25قصة في صورمتحرکة ( مشاهده و دانلود 25 قصه ی  عربی با تصاویر متحرک )


ادامه نوشته

+ الصندوق داستان عربی کوتاه و ترجمه فارسی آن

+ الصندوق داستان عربی کوتاه و ترجمه فارسی آن

الصندوق
قصة قصیرة جدا
صف های طولانی از بامداد در برابر در ایستاده وهمراهان وگروه ها وارد شده وفریادشان بلند بود، گویی در روز رستاخیز بسر می برند.
سپس یکی یکی وارد سالن بزرگی آکنده از مردان مهم می شوند. برگه های قرمز وزرد وسفید وسبز ونارنجی وبنفش وصورتی را گرفته واز مقابل صندوقی بلورین حرکت می کنند وبرگه ها را داخل آن انداخته واز سالن خارج می شوند وبه قفل زردی می نگرند که دهانه صندوق را بر روی یک رنگینکمان بسته است
.
شامگاه صندوق همچون داماد روی شانه ها حمل شده وقفل برای شمارش برگه ها گشوده می شود
.
عجیب آن است که مردان مهم که مامور شمارش برگه ها هستنداز این کار خسته نمی شوند وکار خود را به سرعت انجام می دهند، چون رنگین کمان تنها یک رنگ یافته است: خاکستری غمگین...

 الصندوق

طوابیر طویلة واقفة أمام الباب منذ الصباح الباکر تتدافع بالمرافق والمناکب و یتصایح أصحابها و کأنهم فی یوم الحشر.
ثم یدخلون الواحد وراء الآخر إلى قاعة فسیحة ملأى بالرجال المهمین. یختارون أوراقا حمراء وصفراء وبیضاء وخضراء وزرقاء وبرتقالیة وبنفسجیة ووردیة ویمرون من أمام صندوق من البلور الشفاف، فیضعون الأوراق فی قلبه ویخرجون من باب القاعة وهم ینظرون إلى القفل الأصفر الذی یغلق فم الصندوق على قوس قزح.
فی المساء یرفع الصندوق کالعریس على الأکتاف ، ویفتح القفل لعد الأوراق .
والغریب فی الأمر أن الرجال المهمین المکلفین بفرز الأوراق لا تتعبهم العملیة ، فینجزون المهمة بیسر وسرعة لأن قوس قزح
صار ذا لون واحد ... لون رمادی کئیب...

http://motarjem-arabic-farsi.persianblog.ir/post/22/منقول

دانلود قسمت 23 سریال عربی أنا و إخوتی با زیرنویس فارسی

دانلود قسمت 23 سریال عربی أنا و إخوتی با زیرنویس فارسی

در پاسخ به استقبال دوستان از فیلمهای عربی با زیرنویس فارسی و درخواست ترجمه بقیه قسمتهای سریال أنا و إخوتی، برای چند قسمت دیگر از این سریال هم زیرنویس نوشته و آنها را برای استفاده همگان در وبلاگ قرار می دهم. البته این کار کمی وقت گیر است و من هم همه قسمتهای این سریال را ندارم و به همین خاطر آماده شدن قسمتهای بعدی کمی طول می کشد.
در ادامه این مطلب می توانید قسمت 23 این سریال را به صورت آنلاین تماشا و یا دانلود کنید. قسمتهای بعدی هم به تدریج در وبلاگ قرار داده خواهد شد.
حجم فایل این قسمت 20 مگابایت بوده و فرمت آن rmvb مي باشى كه براي اجرايش به برنامه realplayer و يا كدک آن نیاز دارید.

ادامه نوشته

دانلود10فیلم کارتونی کوتاه عربی فشرده شده برای موبایل (به فرمت 3gp) = تثبیت 10قصص للاطفال

دانلود چند کارتون کوتاه عربی فشرده شده برای موبایل (به فرمت 3gp)

فرمت این کارتونها 3gp و با کیفیت صدای خوب است. در عین حال حجم این فایلها کم بوده و به راحتی قابل دانلود و استفاده می باشد.
توصیه می شود که همواره چند  فیلم عربی در موبایل خود داشته باشید تادر وقتهای آزاد ی که به رایانه دسترسی ندارید آنها را تماشا کنید.
البته این فایل ها را در کامپیوتر هم با برنامه kmplayer می تونید پخش کنید ولی اندازه صفحه فیلم کمی کوچک خواهد بود چون فایلها برای موبایل تنظیم شده اند.

1-الأسد و الفأر (شیر و موش)                        2-غطاء الضخم (روکش_پتوی_ گنده)

3-خروج الأخطبوط (خروج اختاپوس)                4-القمر و الأرنب (ماه و خرگوش)


ادامه نوشته

دانلود  فیلم عربی أنا و إخوتي با زیرنویس فارسی

این هم از هدیه سال نو ( استاد اسدی )! فیلم عربی أنا و إخوتي با زیرنویس فارسی

سلام
سال نو را به همه شما تبریک عرض می کنم.
در پست امروز یک قسمت از سریال عربی "أنا وإخوتی" که اخیرا برایش زیرنویس درست کردم را به شما تقدیم می کنم. داستان هر قسمت از این سریال جداست، پس نگران ناقص ماندن تماشای سریال نباشید.
این سریال از موفق ترین طرحهای شبکه الجزیره در زمینه تولید فیلم برای کودکان بوده و طرفداران فراوانی دارد.
قسمت هفدهم این سریال با عنوان مشروبي المفضل (نوشیدنی مورد علاقه من) را با زیرنویس فارسی و حجم 17 مگابایت ، از ادامه مطلب دانلود کنید.


 دانلود مستقیم از سرور سایت آرشیو
(با برنامه رئال پلیر قابل اجرا می باشد)
حجم: 17 مگابایت
برای چگونگی دریافت قسمت های دیگر با ادامه ی مطلب بروید ....
منبع عربی برای همه
ادامه نوشته

کتاب های آموزش عربی در مدارس کشور مصر

کتاب های عربی مدارس کشور مصر Egyptian School student's books

http://www.redsea.gov.eg/English%20Site/images/large_flag_of_egypt.gif
مطالعه این کتابها که بسیار در تالیف آنها زحمت کشیده شده است برای زبان آموزان بسیار مفید است
کتاب کلاس سوم ابتدائی
http://schoolbooks.moe.gov.eg/prim/prim3-arabic-t1-total.pdf

برای دانلود بقیه ی کتاب ها به ادامه ی مطلب بروید :

ادامه نوشته

دانلود 50 داستان كوتاه عربي به زبان ساده و متن اعراب گذاري شده

دانلود 50 داستان كوتاه عربي به زبان ساده و متن اعراب گذاري شده

پنجاه داستان كوتاه عربي نوشته دكتر طارق البكري كه توسط مكتبة ديوان العرب منتشر شده است. متن اين داستانها در عين سادگي و رواني حركت گذاري (اعراب گذاري) شده اند تا خواننده بتواند درست خواني را يادبگيرد.
حجم: يك مگابايت
منبع: عربی برای همه

القطة ترقص مع الكتب !!!

القطة ترقص مع الكتب ( من موقع طفلی)القطة ترقص مع الكتب

أنا النمر !

أنا النمر
 

أنا النمر

خَرَجَ الأرنَبُ الصغيرُ لأولِ مرةٍ باحِثاً عَنْ طَعَامٍ و شَرابٍ له ، بعْدَ أنْ استأذنَ منْ أمِّهِ، وأثناءَ الطَّرِيقِ قالَ في نفْسِهِ: لنْ أنسَى وصيةَ أُمِّي أبداً : ” أن آخذَ حَاجَتي فقط وألا أعْتدي على أحدٍ “. قطَعَ مَسافةً قَصيرةً في الغَابةِ ، أعْجَبتهُ الأشجَارَ والأزْهارَ الجميلَةَ ، فتابَعَ سَيْرَهُ يَتَفَرجُ على الْمَنَاظِرِ الْخلابَةِ ، شَعَرَ بالأمَانِ فقطَعَ مسافةً أطولَ ..

بالقربِ مِنَ الصُّخُورِ العَاليةِ صَادَفَ مَجْمُوعةَ ثعَالبٍ تَلْعبُ و تَمْرحُ ، اقتَربَ منها بهدوءٍ ، فسألَه رئيسُها:

 أنا النمر

مَنْ أنتَ أيُّها القادمُ؟ أجَابَ الأرنبُ الصَّغيرُ مستغرباً: ألا تَعْرفُني ؟!

ردَّ رئيسُ الثعالبِ : كيفَ أعرفُكَ دونَ أنْ أراكَ مِنْ قبلُ ؟!
أجابَ الأرنبُ بثقةٍ : أنا النَّمِرُ.

ادامه نوشته

الرسائل (نامه ها) ____ قصة قصيرة باللغتين الفارسية و العربية( داستان کوتاه به عربی و فارسی)

الرسائل (نامه ها) ____ قصة قصيرة باللغتين الفارسية و العربية( داستان کوتاه به عربی و فارسی)

-------------------------------- النسخة العربية ----------------------------

الرسائل
سافر أب إلى بلد بعيد تاركا زوجته وأولاده الثلاثة..سافر سعيا وراء الرزق وكان أبناؤه يحبونه حبا جما ويكنون له كل الاحترام.
أرسل الأب رسالته الأولى إلا أنهم لم يفتحوها ليقرءوا ما بها بل أخذ كل واحد منهم يُقبّل الرسالة ويقول أنها من عند أغلى الأحباب..
وتأملوا الظرف من الخارج ثم وضعوا الرسالة في علبة قطيفة.. وكانوا يخرجونها من حين لآخر لينظفوها من التراب ويعيدونها ثانية.. وهكذا فعلوا مع كل رسالة أرسلها أبوهم.ومضت السنون وعاد الأب ليجد أسرته لم يبق منهم إلا ابنا واحدا فقط فسأله الأب: أين أمك؟؟
قال الابن : لقد أصابها مرض شديد , ولم يكن معنا مالا لننفق على علاجها فماتت.
قال الأب: لماذا؟ ألم تفتحوا الرسالة الأولى لقد أرسلت لكم فيها مبلغا كبيرا من المال . قال الابن: لا..
فسأله أبوه وأين أخوك؟؟ قال الابن: لقد تعرف على بعض رفاق السوء وبعد موت أمي لم يجد من ينصحه ويُقومه فذهب معهم .
نامه ها
مترجم: محمد باقر اسدی

مردی همسر و سه فرزندش را ترک گفته و در پی روزی خود و خانواده اش، راهی سرزمینی دور شد...
فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و دوری او برایشان بسیار دشوار بود...
مدتی بعد، پدر نامه ای به همسر و فرزندانش فرستاد. نامه که به خانه رسید، بچه ها یکی یکی آنرا در دست گرفته و بوسیدند و گفتند: این نامه از طرف عزیز ترین کسمان است. سپس بدون اینکه پاکت را باز کنند و نامه را بخوانند، آنرا در کیسه مخملی زیبایی قرار دادند.هر چند وقت یکبار هم نامه را ازکیسه درآورده و به آن چشم می دوختند. سپس غبار نشسته بر رویش را پاک کرده و آنرا دوباره در کیسه می گذاشتند.
نامه های دوم و سوم و... پدرشان هم رسید ولی بچه ها همین کار را با آن نامه ها هم تکرار کردند.
سالها گذشت...پدر برای دیدن همسر و فرزندانش به خانه برگشت ولی به جز یکی از پسرانش کسی را در خانه نیافت.
از او پرسید: مادرت کجاست؟پسر: مدتی پس از رفتنت سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم حالش وخیم تر شد و مرد.پدر: چرا؟! مگر نامه اولم را باز نکردید؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی گذاشته بودم!!پسر: نه... نامه را باز نکردیم.
پدر: برادرت کجاست؟ پسر: بعد از فوت مادر کسی نبود که زیر پر و بالش را بگیرد و نصیحتش کند.او هم قاطی دوستان ناباب و گمراهی شده و روز و شب را با آنان می گذراند...

ادامه نوشته