"از مخدومقلی آموز آداب سخن "
گوشه ای از کتاب "از مخدومقلی آموز آداب سخن " بقلم آقای نور قلیچ فدارکار
زبان يكي از عوامل مهم ارتباطي انسانهاست كه خداوند عزيز و منان آن را به بندگان خود ارزاني بخشيده است. زبان با توجه به نقش ويژهاي كه در ارتباط اجتماعي و بيان انديشه دارد، در طول تاريخ مورد توجه قرار گرفته است و از نيكي و بدي آن سخنها گفته، داستان ها ساختهاند.
در اين مقوله، ابتدا به بيان اهميت نصيحت و گوش دادن كه يكي از اركان چهارگانه ي زبان است،اشاراتي رفته سپس به «آداب سخن» از ديدگاه مخدومقلي ميپردازيم، كه آشنايي هر انساني با آنها از لوازم زندگي اجتماعي است. و رمز موفقيت در برقراري ارتباطات نيز، مراعات اين راه و رسمهاست.
مخدومقلي، در باره آنچه ميگفت بسيار انديشيده بود و به حقانيت گفتارش از صميم قلب باور داشت و خود قبل از ديگران به كار ميبست. او دل به خدا سپرده بود و سر منشأ كلامش نيز قرآن و سنت بود. وي به آنچه يقين داشت، مردم را دعوت ميكرد. يعني چيزي را كه خود لمس كرده و يا از نزديك شاهد و ناظر بوده و يا از منابع موثق خوانده يا شنيده با مردم در ميان گذاشته است. طوري كه بر اساس آنها ديگران را امر و نهي مينمايد.
«مخدومقلي/اوگيت/برگيل/سوز/بيله اشيت ماك/دنگ/بولماز/گوران/گوز/بيله»
«مخدومقلي! به آنچه يقين داري، مردم را نصيحت كن. زيرا شنيدن كي بود مانند ديدن.»
شاعر عقيده داشت روشنگري و نصيحت مردم يعني امر به معروف و نهي از منكر واجب و گوش دادن به نصايح و خير خواهي مصلحان داراي پاداش است: «آيدماق/واجب/اولور/اشيتماك/ثواب».
از نظر مخدومقلي افراد جامعه در برابر نصايح بزرگان به سه دسته: افراد متواضع و حق طلب(پند پذير) و افراد خود خواه و دنيا طلب(پندناپذير) و افراد بي عقل و نادان تقسيم ميشوند. فراغي هر يك از اين گروهها را با صفاتي كه درخور و شايسته ايشان است معرفي ميكند.
گروه «پندپذير» را با صفاتي نيك، از جمله: عاقل، دوستدار حق، مرد و خريدار خوب (زرشناس) توصيف ميكند. ولي گروه«پندناپذير» را:ناكس، نااهل، نادان و بيخرد و اسير دنيا مينامد. و گاه بر شدت كلامش ميافزايد و آنان را به چهار پايان «دم بريده» از قبيل گاو، سگ و … تشبيه مينمايد.
اينك سيماي اين طوايف را در اشعار مخدومقلي ملاحظه ميكنيم:
الف-سيماي گروه متواضع و حق طلب(پندپذير): از ديدگاه مخدومقلي، اين افراد، حق طلب و جستجو گراند و دلهاي پاك و بي آلايشي دارند. اما غباري بر دل و ديدگان ايشان نشسته است كه با اندك اندرزي صيقل مييابند. از طرف ديگر، چون مرداني متواضع و فروتن هستند. به پند و اندرز بزرگان قوم ارج مينهند و طالب و خريدار سخن حقاند:
«سوزيم/نصيحتدور/بر/قولاق/سالينگ بندهسي/من/سوزه/خريدار/قولينگ»
«به سخنانم كه تمامي نصيحت و خير خواهي است گوش دهيد. غلام آنم كه بر سخن حق گوش دارد و خريدار آن باشد.»