/**//* /*]]>*/   روش های تشخیص نقش های جمله ی فعلیه ( به عنوان جمله ) به زبان ساده : ابتدا باید بدانیم که هر فعلی ( اگر ناقصه نباشد ) نشان دهنده ی یک جمله ی فعلیه است و در هر عبارتی به تعداد فعل های بکار رفته در آن جمله فعلیه وجود دارد مثلاً در عبارت  ذیل 7 فعل بکار رفته پس قطعا 7 جمله فعلیه دارد : اِقْرَأ هذهِ العبارةَ    " قالَ البائعُ : يا أميرَالْمؤمنينَ! تَفَضَّلْ. أنَا فـﻰ خِدْمتِكَ لَمَّا عَلِمَ أميرُ المؤمنينَ بأنَّ البائعَ قَدْعَرَفَهُ, تَرَكَ الْمكانَ وَ ذَهَبَ إلي دُكّانٍ آخَرَ." و امّا نقش های احتمالی جملات فعلیه :  ( در حد متوسطه)  در جمله ی " یَذْهَبُ المُعلِّمُ الی المدرسةِ  " یَذْهَبُ  : فعل مضارع مرفوع  است و فاعلش اسم ظاهر المعلمُ و( فعل + فاعلش ) یک جمله فعلیه است و چون در ابتدای جمله آمده به عنوان جمله نقشی ندارد. ولی همان یَذهبُ  در موارد زیر  به عنوان جمله نقش های مختلفی گرفته است ( هر چند در همگی موارد فعل مضارع مرفوع و فاعلش ضمیر مستتر هو  و یک جمله فعلیه است  ) 1-    المُعلِّمُ یَذهَبُ.( در اینجامرجع (هو) یعنی المعلم  ؛ مبتدا است و به خبر مرفوع نیاز دارد پس به راحتی می توان گفت که  یذهب  فعل مرفوع و فاعلش ضمیر مستتر هو به صورت  جمله فعلیه  خبر و محلاً مرفوع است .) 2-    اِنَّ المُعلِّمَ  یَذهَبُ .( در اینجامرجع (هو) یعنی المعلمَ  ؛ اسم انَّ است و به خبر مرفوع نیاز دارد پس به راحتی می توان گفت که  یذهب  فعل مرفوع و فاعلش ضمیر مستتر هو به صورت  جمله فعلیه  خبر انَّ و محلاً مرفوع است .) 3-    کانَ المُعلِّمُ یَذهَبُ .( در اینجامرجع (هو) یعنی المعلمُ  ؛ اسم کانَ است و به خبر منصوب نیاز دارد پس به راحتی می توان گفت که  یذهب  فعل مرفوع و فاعلش ضمیر مستتر هو به صورت  جمله فعلیه  خبرکانَ و محلاً منصوب است .) 4-    لا مُعلِّمَ  یَذهَبُ .( در اینجامرجع (هو) یعنی معلمَ  ؛ اسم لای نفی جنس  است و به خبر مرفوع نیاز دارد پس به راحتی می توان گفت که  یذهب  فعل مرفوع و فاعلش ضمیر مستتر هو به صورت  جمله فعلیه  خبر لای نفی جنس  و محلاً مرفوع است .) 5-    کادَ المُعلِّمُ یَذهَبُ .( در اینجامرجع (هو) یعنی المعلمُ  ؛ اسم کاد است و به خبر منصوب نیاز دارد پس به راحتی می توان گفت که  یذهب  فعل مرفوع و فاعلش ضمیر مستتر هو به صورت  جمله فعلیه  خبرکادَ و محلاً منصوب است .) "" خبر افعال مقاربه  ویژه ی علوم انسانی "" 6-    رَأیْتُ المُعلِّمَ یَذهَبُ .( در اینجامرجع (هو) یعنی المعلم  ؛ مفعول به است و معرفه آمده و می تواند صاحب حال شود پس به راحتی می توان گفت که  یذهب  فعل مرفوع و فاعلش ضمیر مستتر هو به صورت  جمله فعلیه  حال و محلاً منصوب است .و در ترجمه با عبارت در حالی که  شروع می شود .)  ♣♣♣ اگر جمله ی فعلیه ضمیری داشته باشد ( بارز یا مستتر ) و آن ضمیربه فاعل معرفه یا مفعول به معرفه یا نائب فاعل معرفه برگردد ، جمله ی فعلیه در نقش حال و محلاً منصوب است ولی اگر مرجع ضمیر اسمی نکره باشد این جمله وصفیه و نعت خواهد بود و اعرابش  تابع آن اسم محلاً مرفوع یه محلا منصوب یا محلاً مجرور خواهدبود.) 7-    رَأیْتُ مُعلِّمَاً یَذهَبُ .( در اینجامرجع (هو) یعنی  مُعلِّمَاً ؛ مفعول به است وچون  نکره آمده نمی تواند صاحب حال شود پس به راحتی می توان گفت که  یذهب  فعل مرفوع و فاعلش ضمیر مستتر هو به صورت  جمله فعلیه  صفت و محلاً منصوب است ( جمله وصفیه در خود ضمیری (بارز یا مستتر) دارد که به اسم نکره برمی گردد ودر ترجمه با عبارت ...ی که شروع می شود .)  8-    المُعلِّمُ یَأتِي وَ یَذهَبُ .( در  اینجا یذهب  فعل مرفوع و فاعلش ضمیر مستتر هو و جمله فعلیه  معطوف به یَأتِي  و محلاً مرفوع است .) ♣♣♣ نمونه ای دیگر : به نقش های  جمله ی فعلیه ی یَلعَبونَ ( فعل مضارع مرفوع به ثبون نون و فاعلش ضمیر بارز واو جمله فعلیه ) در موارد ذیل توجه نمائید: لازم به یادآوری است  که  عبارت  ( فعل مضارع مرفوع به ثبون نون و فاعلش ضمیر بارز واو جمله فعلیه )در همه ی موارد مشترک است و باید ذکر شود و سپس نقش آن بصورت جمله بیان شود . 1-    الأطفالُ  یَلْعَبُوْنَ . ( خبر محلاً مرفوع ) = کودکان بازی می کنند . 2-    إنُّ الأطفالَ  یَلْعَبُوْنَ . ( خبر إنَّ محلاً مرفوع ) = قطعاً کودکان بازی می کنند . 3-    کانَ الأطفالُ  یَلْعَبُوْنَ . ( خبرکان محلاً منصوب ) = کودکان( داشتند) بازی می کردند . ♣♣♣ اگر مضارع خبر کان شده باشد بصورت ماضی استمراری ترجمه می شود. 4-    جعلَ الأطفالُ  یَلْعَبُوْنَ . ( خبرجعل محلاً منصوب ) = کودکان شروع به بازی کردند. جعل  برای فعل مضارع بعنوان فعل شروع فعل کمکی می شود. 5-    جاءَ الأطفالُ  یَلْعَبُوْنَ . ( حال ومحلاً منصوب) = کودکان در حالی که بازی می کردند آمدند . 6-    جاءَ أطفالٌ  یَلْعَبُوْنَ . ( نعت ومحلاً مرفوع ) = کودکانی که بازی می کردند آمدند . 7-    الأطفالُ یَضحَکونَ وَ  یَلْعَبُوْنَ . ( معطوف به یَضحکونَ و محلاً مرفوع به تبعیت از آن ) = کودکان می خندند و  بازی می کنند .