نکات مورد توجه در کتاب های درسی عربی
نکات مورد توجه در کتابهای عربی
عربی 3 عمومی
إضافةً الی ...( ص 34 ):مفعول مطلق برای فعل محذوف
هذه اسرة السيّد مجدّی :
مجدّی بدل و مجرور به تبعيت
ولکن ... أنّی يدوم ... ( ص 50) :
«أنّی» دو نوع است :
الف : شرطية – أنّی تجلس أجلس . أنّی مفعول فيه و منصوب محلاً / أنّی تکن واقفاً فأنا حاضر معک .
ب : استفهاميه با معانی:
- «کیف» « أنّی يحيي هذه الله بعد موتها»
- « من أين» يا مريم أنّی لک هذا»
- «متی» زرنی أنّی شئت .
... و طلب منها أن تنشد أکثر ...
«اکثر» : صفت جانشين مفعول مطلق [ انشاداً اکثر]
و هکذا تحولت بکّاءة العرب ...
هکذا : ها ، حرف تنبيه / ک : حرف جر و تشبيه / ذا: اسم اشاره « هکذا» مفعول مطلق و منصوب محلا
- واهاً :
اسم فعل مضارع به معنی « أتوجّع» (ناراحت می شوم ، افسوس می خورم) و به شکل های (واهَ ، واها ، واهاً) می آيد و مفعول مطلق نيز می باشد.
- جرت دموع الفرح علی وجهها مهللة .
صاحب حال مضاف اليه (الهاء) می باشد ، چون مضاف جزء حقيقی از مضاف اليه است.
- شغلت بالها مرّة أخری ... :
«مرّة» جانشين مفعول مطلق و يا مفعول فيه است .
- بلا شکّ :
هر گاه لای نفی جنس با حرف جر «باء» به کار برود ، عمل نمی کند و در واقع غير عامل می شود، در اين صورت «شکّ» مجرور به حرف جر است .
- أمّا الآن فأريد .... :
«أمّا» حرف شرط و تفصيل است و فاء واقع در جواب أمّا
- و لمّا وصلت ...:
لمّا اسم شرط غير جازم ، ظرف زمان في محل نصب
انواع لمّا :
1- حرف جزم ونفی برای فعل مضارع 2- «لمّا» استثنائية به معنی «إلاّ» 3- «لمّا» ظرفيه که مخصوص فعل ماضی است و جواب آن نيز به شکل فعل ماضی می آيد . مانند : فلمّا نجّاکم إلی البرّ أعرضتم .
- کفی بالله شهيداً:
الله : لفظا مجرور ، محلا مرفوع فاعل کفی.
- قلّما نال منه من حرص ( ص 86 ) : قلّ فعل ماضي ، ما ( ماي كافه) كه مانع از گرفتن فاعل براي اين فعل شده است.
ماي كافه :
حرفي است كه به كلمات زير وصل مي شود و مانع از عمل آنها مي شود .
1- حروف مشبهة بالفعل : انّما المؤمنون إخوة . در اين صورت اين حروف اسم و خبر ندارند.
2- فعلهايي مانند : طال ، قلّ ، كثر ... قلّما يبلغ الحريص آماله في هذه الدنيا. در اين صورت اين فعلها بدون فاعل اند.
3- حرف جر «ربّ» : ربّما سكوت ابلغ من الكلام. در اين عبارت مجرور به حرف جر وجود ندارد.
-
- رُبّ ظمآن بصفو الماء غص (ص86 ):
ربّ : حرف جر و ظمآن مجرور به حرف جر با حركت فتحه ، مجرور لفظا و مرفوع محلا مبتدا و خبرآن جمله ي غصّ
ربّ حرف جري است كه فقط بر اسم نكره مي آيد و صدارت طلب است و حرف شبيه به زائد به شمار ميرود و اسم مجرور پس از آن مي تواند متناسب با موقعيت خود در جمله نقش بپذيرد .
رأيت الدهر مختلفا يدور فلا حزن يدوم و لا سرور (ص 86:
مختلفا : مفعول به دوم حزن : اسم لاي شبيه به ليس و مرفوع
بناءً علي هذا ... (ص 81) : بناء مفعول مطلق و منصوب
- كلا المجلسين الي الخير ... (ص93) :
كلا و مؤنث آن كلتا از اسم هاي دائم الاضافه ، لفظا مفرد و در معنی مثنی هسنند ؛ اگر به ضمير اضافه شوند اعراب اسم مثنی را می پذيرند . مانند : جاء الطالبان كلاهما و شاهدت الطالبين كليهما و قس علی هذا .
اما اگر به اسم ظاهر اضافه شوند اعراب آنها مانند اعراب اسم مقصور است . جاء كلا الطالبين . كلا فاعل و مرفوع بر ضمه مقدره بر الف للتعذر شاهدت كلا الطالبين و .... كلا مفعول به و منصوب بر ضمه مقدره بر الف للتعذر
- هذا الخطاب عام و موجه الي بني آدم اجمعين ... (ص100):
اجمعين : حال و منصوب به تقدير مجتمعين و از ملحقات جمع مذكر سالم است و جايز است تأكيد معنوي نيز باشد.
فأنبتنا به جنّات و ... رزقاً للعباد .
سوره ی ق آيات 9 تا 11 : « و نزّلنا من السماء ماء مباركا فأنبتنا به جنّات و حبّ الحصيد (9) و النخل باسقات لها طلع نضيد (10) رزقا للعبادو أحيينا به بلدة ميتا كذلك الخروج .»
رزقاً : مصدر در موضع حال [مرزوقا] يا مفعول مطلق نايب مصدر زيرا در معني انبات همان رزق است و يا حال با حذف مضاف يعني ذا رزق . و ابوالبقاء مفعول له بودن آن را نيز جايز دانسته است .
« إنّا أنزلناه قرآناً عربيّاً » :
قرآناً حال جامد موصوفه معروف به حال موطئه كه ذهن شنونده را براي عبارت بعد از خود آماده می كند.
- كيف كانت اوروبّا تعامل ...
( ص108) :كيف حال و ذوالحال ضمير مستتر در تعامل
- «غير المغضوب عليهم ...» :
غير بدل و يا صفت براي الذين
« ما غرّك بربّك الكريم »
(ص110) ما مبتدا و محلا مرفوع
«إذا السمّاء انشقّت »
(ص110) السّماء : فاعل براي فعل محذوف و در اصل إذا انشقّت السماء انشقّت بوده است . و الله أعلم
عربــــــــــی 1
- لات حين مناص ...:
در این آیه اسم لات وجوبا حذف شده است زيرا واجب است که يکی از دو معمول لات حذف شود که غالبا اسم آن حذف می شود . اصل اين جمله چنين بوده است . « لات الحينُ حينَ مناص »
- وا حزناه : منادای مضاف به ضمير ياء متکلم که ضمير ياء محذوف است و الف ندبه و هاء سکت اضافه شده است . شايد به قولی آن را منادای نکره ی مقثصوده نيز بتوان به حساب آورد.
- « فإيّای فاعبدونِ »
: إيّای مفعول به برای فعل محذوف از باب اشتغال و نون ، نون وقايه و ضمير مفعولی « ياء » محذوف است .
- هنيئا لک الشهادة يا اويس.
الشهادة : فاعل برای فعل محذوف « ثبتت لک الشهادة هنيئا »
- إی قتالا ...
: إی حرف جواب ، قتالاً : مصدر منصوب در نقش مفعول مطلق برای فعل محذوف . أی أقاتله قتالا.
« و ما الله بغافل عمّا تعملون »
:ما شبيه به ليس ، اللهُ ، اسم آن و غافل مجرور لفظا و منصوب محلا خبر ما
- وجدت اليأس مسيطر عليهم:
وجد فعل دو مفعولی است اليأس مفعول به اول و مسيطرًا مفعول به دوم است .
1- موسوعة النحو و الصرف و الاعراب (اميل بديع يعقوب )
2- شرح ابن عقيل
3- معجم النحو ( عبد الغني الدقر)
4- مبادي (ج 4)
5- البهجة المرضية (سيوطی)
گروه عربي ناحيه ی يک قزوين ارديبهشت 88