آئين نوروز در بين تركمن‌ها ( به نقل از   http://www.turkmenstudents.com/)
• ملاعاشور قاضي
• بي بي مريم شرعي

يا مقلب القلوب و الابصار
يا مدبر الليل و النهار
يا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الي احسن الحال
"ضرب‌المثل تركمني"
"ييلينگ گِلِه‌ني نوروز دان بللي"
نوروز فرا رسيدن سال نو را نويد مي‌دهد.
اين ضرب‌المثل نشانگر اهميت والاي  نوروز در بين تركمن‌هاست.
نوروز، رسم و آئيني كهن و از دوران پيش از تاريخ در ميان مردم ايران منجمله تركمن‌ها نيز شناخته شده بود. نوروز با طلوع خورشيد در نخستين روز بهاري آغاز و به عنوان"تأزه ييل" جشن گرفته مي‌شده است. جشن‌ها و اعياد در بين تركمن‌ها به مناسبت‌هاي گوناگون از ويژگيهاي خاصي برخوردارند و مي‌توان آنها را به چند دسته تقسيم كرد :. 1ـ اعياد تاريخي مانند عيد نوروز 2ـ اعياد ديني و مذهبي مانند عيد قربان، عيد فطر، ميلاد رسول‌الله (ص) كه در آن به ضيافت و مولودخواني مي‌پردازند، جشن"آق آش" به هنگام رسيدن به سن مبارك پيامبر اكرم(ص) يعني شصت و سه سالگي 3ـ جشن فصلي و دهقاني مانند"جشن گندم" 4ـ جشن‌هاي خصوصي و خانوادگي مانند عروسي، تولد نوزاد، ختنه‌سوراني، بازگشت از زيارت خانه خدا و .. .
خاستگاه و پيشينه‌ي تاريخي نوروز: بدون شك نوروز يك آئين كهن‌سال همگاني و مربوط به دگرگوني طبيعت از حالتي به حالتي ديگر و پايان‌ يافتن دوره‌ي خلقت به ويژه آفريده شدن بني بشر است كه براساس اعتقادات همة اديان الهي مظهر صفات آفريننده جهان است. در اين روز آنگاه كه آفتاب به برج بره انتقال مي‌يابد و فصل بهار شروع مي‌شود، روز نويي از سال جديد نيز آغاز مي گردد. "قديمي‌ترين نشانه‌هاي جشن سال نو، به نخستين خاندان سلطنتي اور و به هزاره‌ي سوم قبل از ميلاد مربوط مي‌شود كه در طي آن، ازدواج مقدس ميان"الهه‌ي آب" و "خداي باروري" انجام مي‌گرفته و كاهنه‌ي معبد نقش الهه را برعهده داشته است. در اين مراسم شاه ، نقش"خداي باروري" را برعهده داشته است. اين جشن در اصل به مناسبت پيروزي"انا" يا "انكي" بوده است. اين آئين يا همراه با كوچ بوميان نجد ايران به بين‌النهرين به آن سرزمين رفته و يا تحت تأثير آيين‌هاي سومري، هم‌زمان در سراسر منطقه وجود داشته است. در دوران باستان دو عيد بزرگ وجود داشت، يكي"عيد آفرينش" در آغاز پاييز و دوم"عيد باززايي و بركت بخشي" در آغاز بهار، عيد باززايي در واقع به"دوموزي" خداي شهيد شونده‌ي سومري مربوط بود. اين ايزد در پايان هر سال كشته و در سرسال نو دوباره متولد مي‌شد و زايش دوباره‌ي او را جشن مي‌گرفتند، چون با زايش او گياهان و دانه‌ها مي‌روييدند. آئين ايزد شهيد شونده"دو موزي" و همسر او « آننا» از هزاره‌ي سوم پيش از ميلاد مسيح در بين‌النهرين وجود داشت و زنده شدن دوباره‌ي "دوموزي" در واقع جشن آغاز سال نو به حساب مي‌آمد(1)". واريانت تركي دو موزي(ايزد سومري) "تموز" و واريانت تركمني آن"توموس"(توميس) است.
*تموز: نام يكي از ماههاي تركي است ـ 10- تير تا 10 مرداد ـ (فرهنگ لغت تركي به پارسي، تأليف ابراهيم اولغون، صفحه 445( .
*تابستان = توميس(فرهنگ قاضي، فارسي ـ تركمني، تأليف حاج‌مراد دوردي قاضي، صفحة 202، انتشارات گلنشر، مشهد، 1382)
واژه‌ي توموس(توميس) به شكل"تموس" وارد زبان آشوري نيز شده است و در بين آشوري هاي رضائيه(روستاي يورغان لو) نام يكي از ماههاي سال است(نگا، مرتضي هنري، آئين‌هاي نوروز 1353، صفحه‌ي 5، ناشر: مركز مردم‌شناسي ايران). *واريانت‌هاي آننا(الهه سومري) در زبان تركمني عبارتند از: إنه، آننا، ننه، إمه و در تركمني نيز همانند زبان سومري در دو معني"خدا" و "مادر" به كار مي‌رود. معني اول اين واژه(خدا) در كلمات تركيبي تركمني"آنناگوني" (روز خدا=روز پرستش خدا= روزه جمعه) و "آننا قولي" )بنده‌ي خدا) و اسامي تركيبي ديگر، حفظ شده است. *جمعه= آنناگوني(فرهنگ قاضي، فارسي ـ تركمني، 1382، صفحه‌ي 269)
"در تورات مي‌خوانيم كه خداوند آسمان و زمين و همه‌ي موجودات و مخلوقات آن را در شش روز آفريد و روز هفتم از كار آفرينش فارغ شد و استراحت گزيد و آن روز را مبارك خواند و تقديس نمود، زيرا در آن روز آرام گرفت. اين اشارات تورات درباره‌ي اوقات عالم خلقت در قرآن مجيد نيز ياد شده است(سوره‌ي اعراف‌ آيه‌ي 54 و سوره‌ي يونس آيه‌ي 3 و سوره‌ي هود آيه‌ي 4 و سوره‌هاي فرقان و سجده و قاف كه در هر شش جا آيه‌ها با همديگر نزديكي و هماهنگي دارند). در آيه‌ي 54 سوره‌ي اعراف مي‌فرمايد: بدرستي كه پروردگار شما آنچنان خدايي است كه آفريد آسمانها و زمين را در شش روز، پس بر تخت جاي گرفت. بر تخت نشستن يا در تخت جاي گرفتن خداوند، يادآور روز هفتم در تورات است كه خدا از كار آفرينش بياسود، به طوري كه از آيه‌هاي ديگر برمي‌آيد، حضرت حق در روز ششم آدميان را آفريده و در روز هفتم برتخت نشسته است. بر تخت نشستن حضرت باري جلّ و علا پس از روز ششم، يادآور همان روز نوروز است كه روز آسايش و جشن و شادي است. علامه مجلسي در كتاب السماء والعالم از امام جعفر صادق(ع) ياد مي‌كند كه فرموده است: "جشن نوروز براي آفريده‌ شدن آدميان است". كوتاه سخن اينكه همه گفته‌ها و نوشته‌ها، هماهنگ با هم نوروز را جشن پايان روزهاي ششگانه آفرينش و به ويژه جشن زايش و پيدايش آدميان نشان مي‌دهد. بدين توضيح اين جشن وابسته به همدلي مردم جهان است و شايد امتيازي كه براي ايرانيان متصور است آنست كه به حول و قوه‌ي الهي توانستند پيش از بسياري از ملل ديگر عالم آن را درك كنند و به گونه‌ي خاص خويش براي شكر‌گزاري از نعم ايزدي بكوشند"(رضا شعباني،‌ آداب و رسوم نوروز، صفحه 51 ـ 54). اكثريت زبان‌شناسان و محققان زبان سومري را همانند زبان تركمني و ديگر زبانهاي تركي"التصاقي" و در خانواده زباني اورال ـ آلتايي داخل نموده و در مواردي آنرا پيش ترك proto-turk ياناميده‌اند " فريتس هومل" ،سومرشناس آلماني درباره سومريها مي‌‌نويسد: شاخه‌اي از اجداد باستاني اقوام ترك در حدود سالهاي 5000 قبل از ميلاد از وطن خود در آسياي مركزي حركت كرده و به آسياي مقدم آمده و سومري‌ها را پديد آورده‌اند. اين دانشمند، سومري‌ها را با تركان آسياي مركز خويشاوند مي‌داند"(نگاهي نوين به تاريخ ديرين تركمنهاي ايران، محمد رحماني‌فر، نشر اختر، تبريز، زمستان 1379) *در زبان تركمني قديم: سو = آب يا نهر؛ مِر= بين( بين‌النهرين=سومر) نوروز در فرهنگ قوم تركمن از كهن‌ترين زمانها شناخته شده بود،"پيش از وام‌گرفتن سال شمار مصري، نوروز در اول تيرماه يعني آغاز تابستان بود و به تدريج تغيير يافته است، تا اينكه در زمان ملكشاه سلجوقي كه از سلاطين تركمن بود، تقويم ايراني اصلاح شد و نوروز به طور اساسي به اول حمل بازگشت"(گاه‌شماري و جشنهاي ايران، دكتر ذبيح‌الله صفا، شوراي فرهنگ و هنر) "ملكشاه سلجوقي در سال 467 قمري به هشت تن از اخترشناسان و رياضي‌دانان بزرگ زمان خود، از جمله حكيم عمرخيام نيشابوري، مأموريت داد تا گاه شماري ايران را اصلاح كنند، اين گروه نوروز را در اول بهار قرار دادند و جايگاه آنرا براي هميشه ثابت نگه داشتند از آن پس تقويم جلالي يا ملكي در ايران رواج يافت و نوروز بر اول بهاروماه فروردين پايدار شد. (2) .
مقدمات نوروز (پيشواز)
اسفند ماه در شمار روزهاي مقدماتي است كه براي سال نو تداركاتي ديده مي شود ، همانند خريد لباس و تهيه شيريني و آجيل ، برنج ، روغن و خانه تكاني و شستن فرشها و رنگ زدن خانه و مرمت خرابيهاي جزيي ، درست كردن سبزه ، تزيين كردن حيواناتي چون اسب (درست كردن نمد رنگين ، پيشاني بند با نقش و نگارهاي بسيار زيبا براي اسبان) و آويختن زنگوله به گردن گوسفند كه فرا رسيدن سال نو را نويد مي دهد ، نظافت در و ديوار و پنجره و آماده كردن ظروف غذاخوري و غيره پس از تميز كردن خانه و تعويض فرشهاي كهنه با نو ، نخ سفيد و سياه را با هم بافته و در ميانه ي آنها اسپند ، نظر چشم ، مونجوق (منجوق) ، نمك ، داغدان (نوعي چوب كه در نزد تركمن هاي قديم مقدس بوده است) قرار داده و در بالاي درب ورودي آويزان مي كنند . چندين تنور نان پخته و يك جفت قرص نان كوچك را با نخ سفيد و سياه به ديوار اتاق مي آويزند . آب انبار و بشكه ها را پر از آب مي كنند همه اينها نشانه بركت مي باشد . قبل از فرا رسيدن سال نو در روزهاي پنج شنبه و جمعه براي شادي روح اموات ، خيرات و صدقات به همسايه ها مي فرستند . زيرا معتقدند كه روح مردگان به خانه هاي خود باز مي گردند و اگر جايگاه خود و فرزندانشان را پاك و پاكيزه ببينند و بوهاي خوش استشمام كنند ، شاد و خوشوقت شده و بازماندگان خود را دعا مي كنند و گرنه افسرده و غمگين باز مي گردند . به همين علت چند روز مانده به نوروز «عود» در خانه ها مي سوزانند.
تحويل سال
برگزاري عيد نوروز و به استقبال سال نو رفتن در بين تركمن ها، بيانگر توجه خاص آنان به اين جشن است . قبل از تحويل سال ، زنان به پختن نان و شيريني هاي محلي و ... از قبيل بيشمه ، بورك ، قاتلاما ، پتير ، پسيق و «سمنو» مشغول مي شوند.
آغاز تحويل سال
چراغها را روشن كرده و پنجره ها را باز مي كنند تا هواي تازه بهاري داخل شود و بركت افزون تر شود . و بزرگ خانواده ، قرآن را بوسيده و تلاوت مي كند تا سال جديد سالي پربار و بركت و همراه با تندرستي و خوشي و موفقيت آميز باشد ، و در خاتمه تلاوت قرآن كريم و دعاي خير ، بقيه اعضاي خانواده دستها را به محاسن كشيده «آمين» مي گويند.
در اين روز تمامي اعضاي خانواده غسل كرده و لباس نو مي پوشند و دو ركعت نماز شكر به جاي مي آورند .
خانواده ها در آغاز سال نو به زيارت قبور مي روند و با قرباني كردن گوسفند و دادن صدقه و شكرانه از خداوند طلب حاجت مي نمايند . تركمن ها نوشيدن از آب اولين باران نوروزي را نكو و آنرا نشانه ي سلامتي و خوش يمني مي دانند . اگر زني در اين روز فرزندي ذكور به دنيا بياورد نامش را «نوروز» ، «نوروز گلدي» ، «ياز گلدي» ، «ياز بردي» ، «ياز جان» و ... ، و اگر دختر بود «تازه گل» ، «گل بهار» ، «ايلكي آي» ، «گل جهان» ، «ياز گل» ، «اوغون ياز» و ... مي گذاشت . ضمنا يك سري از آداب و رسوم كه از دورانهاي قبل به يادگار مانده و در حال حاضر كمرنگ شده ، عبارتند از : اسبدواني ، كشتي گيري ، پرش براي گرفتن دستمال از بلندي ، مسابقه خروس جنگي و شاخ زني ميش ها ، تاب بازي بچه ها و ديد و بازديد براي تبريك عيد و اجراي بازيهاي مختلف در بين جوانان تركمن مانند : «مونجيق آتدي = انداختن دانه ي منجوق» مرسوم مي باشد ، كه در ارتباط با نوروز مي باشد . به اين ترتيب كه دختران جوان جمع مي شوند و منجوق هاي خود را كه با علامتي مشخص شده است ، يك به يك در يك ظرف پر از آب مي اندازند . دختري كه ظرف حاوي منجوق را نگهداشته ، ظرف را بالاي سر دخترها برده و منجوق ها را با هم قاطي مي كند و يك بند شعر مي خواند و آنگاه يكي از منجوق ها را از ظرف بيرون مي آورد . منجوق متعلق به هر دختري باشد معني آن بند شعر گفته شده را در ارتباط با او قلمداد مي كنند . برخي از بندهاي اشعار«مونجيق آتدي» (به نقل از نشريه ياپراق ، شماره 10 ، تابستان 79 ، صحفه 11 تا 12 ، مقاله «نوروز در تركمنستان» نويسنده : دكتر رخشنده)
«تركمني» «ترجمه فارسي»
نوروز گلدي بو گيجه امشب نوروز فرا رسيد
قيزلار آتارلار بيجه دختران طالع شان را مي آزمايند
كمينگ بيجه سي چيقسا طالع هر كسي در آيد
بيريگي سن «نوروز كؤجه» نصيبش يك ملاقه «كاشه نوروزي»
باشلاندي قيزلار باشلاندي شروع شد دخترها شروع شد ،
كأسأ مونجيق تاشلاندي منجوق به كاسه انداخته شد .
سؤز آيديجي گليپدير خواستگار آمده است .
بويداشينا بووشلاندي به دوستش مژده داده شد .
قاينادارلار سمني سمنو را مي جوشانند.
توربا دؤرتديم تمني سوزن (جوال دوز) را در توبره فرو كردم
بيلديم آيراليق اكن فهميدم جدايي است كه
همه دردلنگ ياماني از همه دردها بدتر است
نوروز گلدي ياز گلدي نوروز آمد بهار آمد
قارغا گيتدي غاز گلدي كلاغ رفت و غاز آمد
جمله جهان لاله زار تمام جهان لاله زار
آيديم گلدي ساز گلدي آواز آمد ساز آمد
تركمن ها غير از عيد سعيد قربان و عيد فطر به عيد باستاني نوروز از قديم الايام علاقه خاصي داشتند به طوريكه در اشعار شاعران كلاسيك ، فرا رسيدن «نوروز» و جان گرفتن دوباره ي طبيعت ، منعكس شده است . شاعران نامدار و پر آوازه اي چون «مختوم قلي فراغي» ، «شيدايي» و ... درباره نوروز و طبيعت ، به عنوان همدم انسان اشعاري سروده اند . اين اشعار ، بينش عميق عرفاني و فلسفي آنان را نسبت به انسان و جهان طبيعت آشكار مي سازد .
برتراند راسل اذعان مي كند كه : «علم در آغاز ، مرهون وجود كساني بود كه عاشق جهان بودند ، آنان زيبايي طبيعت ، جمال نسيم و كوه ها و دشت ها را ادارك مي كردند و چون عاشق آن ها بودند ، فكرشان معطوف آن ها بود و مي خواستند آن ها را بهتر از آن چه از يك تفكر ساده و سطحي فهميده مي شود ، بشناسند . » متأسفانه با پيشرفت علم ، انگيزه ي عشق در مواردي به تدريج ضعيف شده و انگيزه ي قدرت ، مقام سركردگي مي يابد . مرد علم در سلوك عشق به طبيعت ، مأيوس و ناكام مي شود ، بيرق طغيان بر مي افرازد و عاصي طبيعت مي گردد (برتراند راسل ، جهان بيني) پيام حكمت الهي به علوم و فن آوري جديد اين است كه بار ديگر به مبادي مابعدالطبيعه ي جهان توجه كند و با توجه به بينش الهي نسبت به جهان ، قدرت تصرف در طبيعت را مهار كند و آن را در راه سعادت واقعي بشر به كار گيرد . در اينجا شعري از شاعر نامي تركمن «مختوم قلي فراغي» در وصف نوروز به نام «جهان پيدا» را تقديم مي كنيم :
جهان پيدا
گلسه نوروز عالمه ، رنگ قيلار جهان پيدا
ابرلر آواز اوروپ ، داغ قيلار دومان پيدا
بي جان لار جانا گليپ ، آچارلار دهان پيدا
گؤگرمه ديك گياه لار ،گؤگريپ روان پيدا
ادرلر حيوانات غا هم سود و زيان پيدا
ير يوزونه ياييليپ ، يؤريرلر نهان پيدا
بو بسته دهان قوشلار قيلارلار زبان پيدا
چول طارافين برك اديپ ،در آچار سووا خرچنگ
زمين سبزه زار اولوپ ، تنيندن آيريلار زنگ
جنبنده لر مست اولوپ ،گؤيأ ايچميش عرق بنگ
هر اشيانينگ اؤزونه اؤز آوازي بولار گنگ
سبزه ايچره سانديواچ يوز ديلده قيلار آهنگ
زمين اخضر پوش اولوپ ، گل بيتيرميش رنگ به رنگ
خورشا گليپ ، عالم ، قيلارلار فغان پيدا
سرود صدا بيرله ، جهان يوزي آباد دير
اولما سرودا مغرور ، پايانه سي بي باد دير
حق عشقيندا زنده جان ، بيلينگ ، باقي هيهات دير
هر تنده كه عشق اولماز ، روز ازل ممات دير
ياز اوتينچأ ير و گؤك ، گوندن – گونه زياد دير
بير حشري قيامت دير بر يومي عرصات دير
دهر ايچره بولار هر دم ، جهان ايچره جان پيدا
منابع :
1. رضا شعباني : آداب و رسوم نوروز ، 1378 ، صفحه 4 تا 6 ، به نقل از دكتر مهرداد بهار
2. علي بلوكباشي : نوروز ، خاستگاه و پيشينه ، صفحه ي 32
3. مرتضي هنري : آئين هاي نوروزي ، 1353 ، ناشر : مركز مردم شناسي ايران
4. ابراهيم اولغون ، جمشيد درخشان : فرهنگ لغت تركي – فارسي ، آنكارا – 1970
5. مراددردي قاضي : فرهنگ قاضي ، فارسي – تركمني ، انتشارات گلنشر ، مشهد 1382
6. محمد رحماني فر : نگاهي نوين به تاريخ ديرين تركهاي ايران ، نشر اختر ، تبريز ، 1379
7. دكتر ذبيح الله صفا : گاهشماري و جشنهاي ايران ، شوراي فرهنگ و هنر
8. دكتر رخشنده : نوروز در تركمنستان ، نشريه ياپراق ، شماره 10 ، تابستان 1379
9. ديوان مختوم قلي فراغي (عارف شهير تركمن)
10. مراددردي قاضي : تركمن فولكوري (آِديم لار ، لأله ، هوودي) ، عشق دانش – 1381
11. قربان صحت بدخشان : سيري در ادبيات شفاهي تركمن ، گنبد قابوس ، 1379